قسمتی از زندگی نامه شهيد والامقام مصطفي مرزبان. به زبان برادر شهید،
سلام،اگربخواهیم ازشهدابگوییم وقت زیادی نیازاست ولی برای شناخت جزئی بایدعرض کنم،
شهید مصطفی مرزبان در سال 1341 در روستای شهید پرور خلیل آباد دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی را در روستا گذراند سپس برای کار به تهران رفت.معلومات دینی و بینش سیاسی بسیار بالایی داشت.همان ابتدای انقلاب مردم را نسبت به چهره منافقانه بنی صدر آگاهی میداد.
سال۵۷که انقلاب به ثمررسید۱۴سال داشت بعدازپیروزی انقلاب گروهی ازمجاهدین خلق که خطشان جداازولایت فقیه بودبوجودآمد، مصطفی آنزمان برای امرارمعاش خانواده طبق معمول همه هم ولایتی هابه تهران رفته بود وهرروزبعدازساعت کاری میرفت وباگروه منحرف مجاهدین خلق (منافقین) به بحث وامربه معروف می پرداخت،بعدازشروع جنگ تحمیلی مصطفی تصمیم گرفت که به جبهه برود،خوب یادم هست شعری که درجواب حرفی که میگفتن الان به جبهه نروزوداست وصبرکن فعلا،که میگفت مازنده به آنیم که آرام نگیریم /موجیم که آسوگی ماعدم ماست،،وبنابه تکلیف شرعی به جبهه اعزام شدو بعدازمدتی درسپاه عضوشد، شهیدمرزبان به جزمرخصی هایی که میامد بقیه اش درجبهه بودمدتی درگیلانغرب وبقیه راتازمان شهادت درجنوب غربی کشوربودندودرآبانماه ۶۲ درسن ۱۹سالگی درعملیات ولفجر۴درمنطقه عین خوش بااصابت ترکش مجروح شد که به گفته ی یکی ازهمرزمانش علی میرضااحمدیان(جمشید)میخواستم مصطفی رابه پشت جبهه برای امدادرسانی منتقل کنم ولی مانع شدوگفت توبروجلوواجب تراست وبعدازعملیات متوجه شدم که مصطفی شهیدشده!!!!
مازنده به آنیم که آرام نگیریم/موجیم که آسودگی ماعدم ماست.روحش شاد.با شروع جنگ در سال 1359 به جبهه رفت. در سال 1361 به عضویت سپاه پاسداران خمین درامد. نهایتا در تاریخ 14 آبان 1362 در عملیات والفجر 4 در پنجوین عراق به شهادت رسید.
قسمتی از وصیت نامه شهید :
پشتیبان روحانیت در خط امام باشید در هر زمان حامی ولایت فقیه باشید . همیشه در سمتی بمانید که روحانیت در خط امام مانده اند. رو حش شاد
برچسبها: